پنجشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۳، ۰۲:۳۰ ب.ظ
18- وای به حالِ...
بسمه
اوایل دورهی دانشجویی همیشه وقتی شبهات راجع به کنکور و سهمیهی ایثارگری و خانواده شهدا پیش می آمد، یک طرفِ بحث برای پاسخگویی من بودم. یادمه یکبار شب را به نیمهشب رساندم تا به یکی از دوستان! بقبولانم که سهمیهی خانواده شهدا بیعدالتی نیست. از ضرورتاجتماعی حمایت از این قشر تا اینکه رقابت فرزندشهید برای نشستن روی صندلیهای دانشگاه شامل صندلیهایی نمیشود که همه برای آن رقابت میکنند، بلکه خودِ صندلی(ظرفیت اضافه) برای این افراد درنظر گرفتهشده و جای کسی تنگ نشده. ظرفیتی که هزینه و امکاناتش را بنیادشهید تقبل کرده و تاثیری در سایر صندلیها ندارد.
اینکه پدری که مسئول تامین امنیت و معاش خانواده هست، جانش را برای امنیت اسلام و ایران داده است، آیا نباید خانوادهی شهیدی که نانآور خودش را از دستداده خانهای داشته باشد؟ قطعا تامین مسکن، ناچیزترین احترام و حمایتی است که برای خانواده شهدا میتوان درنظرگرفت. برای همین خیلی از هزینههای شهرداری برای خانوادههای این عزیزان مشمول بخشودگی میشود و برای همین است که معمولا در بودجهی دولتها مواردی برای همین منظور درنظر گرفته میشود مثل بند "د" تبصره 15 بودجهی امسال و هکذا...
اما این حمایت که یکی از بدیهیات اجتماعی و دارای پشتوانهی عقلی-دینی است، نباید باعث شود درجاییکه این امتیازها و حمایتها ناعادلانه و بیمورد صورت میگیرد، بگوییم عیب ندارد! هیچچیزی جای خالی سایهی پدر را پر نمیکند! بلکه باید توجیهکنیم جای خالی پدر با این بیعدالتیها و امتیازات بیمورد هم پرنمیشود. دقتکنید:
خانه را البته وام ناچیز خانهرا میشود در عوضِ نبود نانآور خانواده و به عوض از خاکی که شهیدبزرگوار به برکت خونش آن را نگهداشت، بوسیلهی سهمیه تقدیم خانواده شهید کرد. اما آیا میتوان بیسواد را با سهمیه باسواد کرد؟ کافیست درصدها رو ببینید تا متوجه شوید مسئله چیست. مسئله بیتدبیری و کجفهمی مسئولانی است که بهجای آن که مقدمات را برای اینقشر آماده کنند و کتابها و امکاناتلازم را در اختیارشان قراردهند تا در یک رقابتعلمی وکیل شوند، مستقیم سراغ نتیجه میروند و عنوان وکیل را به فرد میبخشند. حسابکنید سایر امتیازهایی را که ناشیانه در سایر سازمانها و مجموعهها درنظرگرفته میشود. وای بهحال مریضی که پزشک سهمیهای معالجهاش کند و خانهای که مهندس سهمیهای بسازد و متهمی که وکیل سهمیهای از او دفاعکند و ...
دقت کنید:
پُرواضح است که حمایت از خانواده شهدا و ایثارگر کاملا طریقی است نه موضوعی. یعنی حمایت برای آنهایی است که نیاز به حمایت دارند نه اینکه اگر به آن تویوتاسوار بالاشهرنشین وام جانبازی یا امتیازاتخاصی دادهنشود، گناهی صورتگرفته. حرفم راجع به آن خانودهای که سهشهید داده است و یکبار هم رنگ در بنیادشهید را ندیده و یا آن خانوادهای که تا پاشنهی در بنیاد را از بیخ نَکَند و تا سه نسلش را در امنیتاقتصادی قرارندهد وِلکن نیست، نمیباشد، بلکه حرفم با سازمان مسئولی است که به خودش زحمت نمیدهد نیازمند را از غیرنیازمند تشخیص دهید تا نه مادر شهیدی وجود داشتهباشد که وسیلهی گرمایش اتاقکش را نداشتهباشد و نه ویلانشینان و مرفهانی باشند که امتیاز جانبازی را خرید و فروش کنند یا پسرعمهی شوهرخالهی فلان فرزندشهید به اسم او وام آنچنانی بردارد یا با کاغذبازی خود را نیازمند جلوهدهد و ...
*******
قربان مادری که
موقع رفتن از کوچه
دستان کوچک فرزندش را گرفتهبود
و
موقع برگشتن از کوچه
فرزندِ کوچکش دستان مادر را گرفتهبود...
*******
در پیشگاه مهربانیت کم خواهد آورد
از اول باری که "دید" تا آخر باری که "خیره میشود"...
**********************
+ کاش فقط یک بار جلسات شورای شهر تبریز را پخش مستقیم کنند. "گجیل" شرف دارد
+ یک زمانی مطلب کوتاهی را نسبت به "چ" نوشتم.(ایــــن) بعدها این تحلیل را هم دیدم. فارغ از قبول کردن یا نکردن تحلیل جالبی است. همراه با نظرات بخوانید. (ایـــــن)
+ این مدت مطلب برای نوشتن زیاد بود، وقت و حوصله نبود
+ جوانمردترین قصاب
+ خود را اگرچه سخت نگه داری از گناه / گاهی شرایطیاست که ناچاری از گناه
هر لحظه ممکن است که با برق یک نگاه / بر دوش تو نهاده شود باری از گناه
بالا گرفته ام سر خود را اگر چه عشق / یک عمر ریخت بر سرم آواری از گناه... نجمه زارع
اوایل دورهی دانشجویی همیشه وقتی شبهات راجع به کنکور و سهمیهی ایثارگری و خانواده شهدا پیش می آمد، یک طرفِ بحث برای پاسخگویی من بودم. یادمه یکبار شب را به نیمهشب رساندم تا به یکی از دوستان! بقبولانم که سهمیهی خانواده شهدا بیعدالتی نیست. از ضرورتاجتماعی حمایت از این قشر تا اینکه رقابت فرزندشهید برای نشستن روی صندلیهای دانشگاه شامل صندلیهایی نمیشود که همه برای آن رقابت میکنند، بلکه خودِ صندلی(ظرفیت اضافه) برای این افراد درنظر گرفتهشده و جای کسی تنگ نشده. ظرفیتی که هزینه و امکاناتش را بنیادشهید تقبل کرده و تاثیری در سایر صندلیها ندارد.
اینکه پدری که مسئول تامین امنیت و معاش خانواده هست، جانش را برای امنیت اسلام و ایران داده است، آیا نباید خانوادهی شهیدی که نانآور خودش را از دستداده خانهای داشته باشد؟ قطعا تامین مسکن، ناچیزترین احترام و حمایتی است که برای خانواده شهدا میتوان درنظرگرفت. برای همین خیلی از هزینههای شهرداری برای خانوادههای این عزیزان مشمول بخشودگی میشود و برای همین است که معمولا در بودجهی دولتها مواردی برای همین منظور درنظر گرفته میشود مثل بند "د" تبصره 15 بودجهی امسال و هکذا...
اما این حمایت که یکی از بدیهیات اجتماعی و دارای پشتوانهی عقلی-دینی است، نباید باعث شود درجاییکه این امتیازها و حمایتها ناعادلانه و بیمورد صورت میگیرد، بگوییم عیب ندارد! هیچچیزی جای خالی سایهی پدر را پر نمیکند! بلکه باید توجیهکنیم جای خالی پدر با این بیعدالتیها و امتیازات بیمورد هم پرنمیشود. دقتکنید:
خانه را البته وام ناچیز خانهرا میشود در عوضِ نبود نانآور خانواده و به عوض از خاکی که شهیدبزرگوار به برکت خونش آن را نگهداشت، بوسیلهی سهمیه تقدیم خانواده شهید کرد. اما آیا میتوان بیسواد را با سهمیه باسواد کرد؟ کافیست درصدها رو ببینید تا متوجه شوید مسئله چیست. مسئله بیتدبیری و کجفهمی مسئولانی است که بهجای آن که مقدمات را برای اینقشر آماده کنند و کتابها و امکاناتلازم را در اختیارشان قراردهند تا در یک رقابتعلمی وکیل شوند، مستقیم سراغ نتیجه میروند و عنوان وکیل را به فرد میبخشند. حسابکنید سایر امتیازهایی را که ناشیانه در سایر سازمانها و مجموعهها درنظرگرفته میشود. وای بهحال مریضی که پزشک سهمیهای معالجهاش کند و خانهای که مهندس سهمیهای بسازد و متهمی که وکیل سهمیهای از او دفاعکند و ...
دقت کنید:
پُرواضح است که حمایت از خانواده شهدا و ایثارگر کاملا طریقی است نه موضوعی. یعنی حمایت برای آنهایی است که نیاز به حمایت دارند نه اینکه اگر به آن تویوتاسوار بالاشهرنشین وام جانبازی یا امتیازاتخاصی دادهنشود، گناهی صورتگرفته. حرفم راجع به آن خانودهای که سهشهید داده است و یکبار هم رنگ در بنیادشهید را ندیده و یا آن خانوادهای که تا پاشنهی در بنیاد را از بیخ نَکَند و تا سه نسلش را در امنیتاقتصادی قرارندهد وِلکن نیست، نمیباشد، بلکه حرفم با سازمان مسئولی است که به خودش زحمت نمیدهد نیازمند را از غیرنیازمند تشخیص دهید تا نه مادر شهیدی وجود داشتهباشد که وسیلهی گرمایش اتاقکش را نداشتهباشد و نه ویلانشینان و مرفهانی باشند که امتیاز جانبازی را خرید و فروش کنند یا پسرعمهی شوهرخالهی فلان فرزندشهید به اسم او وام آنچنانی بردارد یا با کاغذبازی خود را نیازمند جلوهدهد و ...
*******
قربان مادری که
موقع رفتن از کوچه
دستان کوچک فرزندش را گرفتهبود
و
موقع برگشتن از کوچه
فرزندِ کوچکش دستان مادر را گرفتهبود...
*******
در پیشگاه مهربانیت کم خواهد آورد
از اول باری که "دید" تا آخر باری که "خیره میشود"...
**********************
+ کاش فقط یک بار جلسات شورای شهر تبریز را پخش مستقیم کنند. "گجیل" شرف دارد
+ یک زمانی مطلب کوتاهی را نسبت به "چ" نوشتم.(ایــــن) بعدها این تحلیل را هم دیدم. فارغ از قبول کردن یا نکردن تحلیل جالبی است. همراه با نظرات بخوانید. (ایـــــن)
+ این مدت مطلب برای نوشتن زیاد بود، وقت و حوصله نبود
+ جوانمردترین قصاب
+ خود را اگرچه سخت نگه داری از گناه / گاهی شرایطیاست که ناچاری از گناه
هر لحظه ممکن است که با برق یک نگاه / بر دوش تو نهاده شود باری از گناه
بالا گرفته ام سر خود را اگر چه عشق / یک عمر ریخت بر سرم آواری از گناه... نجمه زارع